☕ ۵ نکته کلیدی برای خرید اولین اسپرسو ساز خانگی ارزان (و باکیفیت!)
- 8 آبان 1404
فهرست مطالب
خلاصه آغازین
برای خرید یک اسپرسو ساز خانگی ارزان و باکیفیت، نباید فقط مجذوب عدد فشار (Bar) یا ظاهر دستگاه شوید. مهمترین فاکتورها برای شروع، ثبات نسبی دما، داشتن یک نازل بخار کارآمد (حتی ساده) و مهمتر از همه، نوع پرتافیلتر دستگاه است. این راهنما به شما کمک میکند تا هوشمندانه انتخاب کنید.
نکته اول: درک تفاوت دستگاههای اسپرسو ساز (واقعاً به چه چیزی نیاز دارید؟)
قبل از اینکه مجذوب اعداد، ظاهر براق یا تخفیفهای وسوسهانگیز شوید، یک قدم عقب بگذارید. دنیای اسپرسوسازها بسیار متنوع است. انتخاب اولین دستگاه، مانند انتخاب اولین ساز موسیقی است؛ باید متناسب با علاقه و حوصله شما برای یادگیری باشد. در این بخش از راهنمای خرید اسپرسو ساز خانگی، تفاوت گزینههای اصلی را بررسی میکنیم.
۱. اسپرسوسازهای دستی (Manual) – لذت کنترل کامل
این دستگاهها، مانند Flair یا Cafelat Robot، هیچ پمپ الکتریکی ندارند و کاملاً به نیروی فیزیکی شما برای ایجاد فشار (توسط یک اهرم) متکی هستند. کنترل کامل بر فشار، دما و زمان عصارهگیری (Pre-infusion) در دستان شماست.
- مزایا: کیفیت عصارهگیری فوقالعاده (در صورت مهارت)، قابل حمل، بدون نیاز به برق (در برخی مدلها).
- معایب: نیاز به یادگیری زیاد، فرآیند زمانبر، نیاز به کتری جداگانه برای آب جوش، و قطعاً گزینهای برای «راحتی» نیست.
۲. اسپرسوسازهای نیمهاتوماتیک (Semi-Automatic) – بهترین گزینه برای شروع
این محبوبترین گزینه برای علاقهمندان جدی قهوه و هنرجویان باریستا است. در این مدلها، پمپ الکتریکی آب را با فشار لازم عبور میدهد، اما شما (باریستا) زمان شروع و پایان عصارهگیری را کنترل میکنید (دکمه را میزنید). این بهترین تعادل بین اتوماسیون و کنترل دستی است و برای یادگیری اصول عصارهگیری عالی است. اکثر دستگاههایی که ما به عنوان اسپرسو ساز خانگی ارزان میشناسیم، در این دسته قرار میگیرند.
۳. اسپرسوسازهای اتوماتیک و کپسولی – راحتی در برابر کیفیت
- دستگاههای تمام اتوماتیک (Bean-to-Cup): خودشان دانه را آسیاب، تمپ و عصارهگیری میکنند. تمرکز آنها بر راحتی مطلق است، اما معمولاً در رده قیمتی ارزان قرار ندارند و کنترل کیفیتی بسیار محدودی به شما میدهGن.
- دستگاههای کپسولی (مثلاً نسپرسو): سریع، تمیز و بسیار راحت هستند. اما شما را به کپسولهای یک برند محدود میکنند، هزینه هر شات قهوه در درازمدت گرانتر است و مهمتر از همه، شما «فرآیند» تهیه اسپرسو را یاد نمیگیرید.
اگر اینجا در وبسایت «دمیار» هستید، احتمالاً به دنبال چیزی بیشتر از فشار دادن یک دکمهاید؛ شما به دنبال درک «هنر» قهوه هستید.
نکته از تجربه باریستا: چرا «دمیار» نیمهاتوماتیک را توصیه میکند؟
در کلاسهای «دمیار»، ما همیشه به هنرجویان میگوییم: دستگاه اتوماتیک از شما یک «اپراتور» میسازد، اما دستگاه نیمهاتوماتیک شما را «باریستا» میکند. برای خرید یک اسپرسو ساز خانگی برای شروع، مدلی را انتخاب کنید که به شما اجازه اشتباه کردن، آزمون و خطا، و در نهایت «درک» فرآیند عصارهگیری را بدهد. دستگاه نیمهاتوماتیک این فضا را برای یادگیری فراهم میکند، حتی اگر ارزانترین مدل بازار باشد.
نکته دوم: فشار بخار (Pump Pressure) و سیستم گرمایشی (Boiler)
وارد بخش فنی ماجرا میشویم، جایی که اکثر خریداران گیج میشوند: اعداد و مشخصات! بیایید دو مورد از مهمترین آنها را رمزگشایی کنیم: فشار و دما.
آیا عدد ۱۵ بار (Bar) واقعاً مهم است؟ (واقعیت پمپهای لرزشی)
تقریباً روی جعبه هر اسپرسو ساز خانگی ارزان عبارتی مثل “Pump 15 Bar” یا حتی “19 Bar” را با افتخار میبینید. آیا این به معنای اسپرسوی بهتر است؟ پاسخ کوتاه: خیر.
این یک ترفند بازاریابی رایج است. بیایید این موضوع را یکبار برای همیشه روشن کنیم:
فشار ایدهآل عصارهگیری: بر اساس استانداردهای جهانی (مانند SCA)، عصارهگیری بهینه اسپرسو به فشاری حدود ۸ تا ۱۰ بار (Bar) در محل بستر قهوه (Puck) نیاز دارد. فشار ایدهآل معمولاً ۹ بار در نظر گرفته میشود.
پمپهای لرزشی (Vibration Pumps): تمام دستگاههای خانگی اقتصادی از پمپهای لرزشی استفاده میکنند. عدد «۱۵ بار» حداکثر فشاری است که این پمپ «میتواند» تولید کند، نه فشاری که شما با آن قهوه میگیرید.
نبود شیر OPV: دستگاههای گرانتر دارای قطعهای به نام OPV (Over-Pressure Valve) هستند که فشار اضافی را تخلیه کرده و آن را روی ۹ بار قفل میکند. دستگاههای ارزان این قطعه را ندارند. در نتیجه، اگر قهوه را خیلی ریز آسیاب کنید، فشار ممکن است به ۱۴ یا ۱۵ بار هم برسد که نتیجه آن یک عصارهگیری فشرده، تلخ و همراه با طعمهای ناخوشایند (Over-extraction) خواهد بود.
در عمل، شما هرگز به ۱۵ بار فشار نیاز ندارید. پس فریب این عدد را نخورید.
تفاوت بویلر (Boiler) و ترموبلاک (Thermoblock) در دستگاههای ارزان
این مورد حتی از فشار هم مهمتر است. دستگاه شما چگونه آب را گرم میکند؟
ترموبلاک (Thermoblock): این سیستم رایجترین گزینه در دستگاههای اقتصادی است. آب سرد از طریق یک کانال مارپیچ فلزی (معمولاً آلومینیومی) عبور کرده و همزمان داغ میشود (گرمایش آنی).
مزایا: خیلی سریع آماده به کار میشود (معمولاً زیر یک دقیقه).
معایب: ثبات دمای بسیار ضعیف. از آنجایی که آب را در لحظه گرم میکند، دمای آب در طول عصارهگیری ۲۰ تا ۳۰ ثانیهای ممکن است به شدت نوسان کند. این نوسان دما مستقیماً روی طعم اسپرسوی شما تأثیر میگذارد و باعث میشود شاتهای شما گاهی ترش (دمای پایین) و گاهی تلخ (دمای بالا) شوند.
بویلر (Boiler): در این سیستم، دستگاه یک مخزن کوچک آب (بویلر) دارد که آن را تا دمای مشخص گرم کرده و نگه میدارد.
مزایا: ثبات دمای بسیار بهتر نسبت به ترموبلاک. وقتی دکمه را میزنید، آب با دمای پایدارتری به قهوه میرسد.
معایب: زمان بیشتری برای گرم شدن نیاز دارد (چند دقیقه) و برای بخار دادن شیر باید دستگاه را در حالت «بخار» قرار دهید تا دمای بویلر بالاتر برود (نمیتوان همزمان عصارهگیری کرد و فوم گرفت).
اگر بین دو دستگاه ارزان شک دارید، دستگاهی که بویلر کوچک (هرچند از جنس برنج یا استیل) دارد، معمولاً گزینه باثباتتری برای یادگیری عصارهگیری است.
نکته از تجربه باریستا: تمرکز بر «ثبات دما» به جای «سرعت داغ شدن»
در آکادمی «دمیار» همیشه میگوییم: «ثبات» (Consistency) در قهوه همه چیز است. یک باریستا نمیتواند با دستگاهی که هر بار یک دمای متفاوت میدهد، قهوه خوب سرو کند. ترموبلاکها سریع هستند، اما عصارهگیری با آنها مثل رانندگی در جاده یخی است. اگر دستگاه شما ترموبلاک دارد (که اکثر دستگاههای ارزان دارند)، این ترفند را اجرا کنید: قبل از بستن پرتافیلتر، دکمه عصارهگیری را چند ثانیه بزنید تا مقداری آب داغ از دستگاه خارج شود (به این کار Purge یا Flushing میگویند). این کار به تثبیت نسبی دمای گروه و ترموبلاک قبل از شات اصلی کمک میکند و طعمهای متعادلتری میگیرید.
نکته سوم: پرتافیلتر (Portafilter) و بسکتها (Baskets)
اگر قلب دستگاه اسپرسوساز بویلر یا پمپ آن باشد، «پرتافیلتر» (Portafilter) قطعاً روح آن است. این همان قطعه دستهداری است که قهوه آسیاب شده را در آن میریزید و به دستگاه متصل میکنید. باور کنید یا نه، در یک اسپرسو ساز خانگی ارزان، این قطعه میتواند تفاوت بین یک قهوه آبکی و یک اسپرسوی واقعی را رقم بزند.
چرا سایز پرتافیلتر مهم است؟ (۵۱ میلیمتر در برابر ۵۸ میلیمتر استاندارد)
شاید متوجه شده باشید که پرتافیلترها در قطرهای مختلفی عرضه میشوند.
سایز ۵۸ میلیمتر: این سایز «استاندارد جهانی» و تجاری است که در تمام کافیشاپهای تخصصی و دستگاههای حرفهای (و برخی دستگاههای خانگی رده بالا) میبینید. سطح مقطع پهنتر آن اجازه میدهد آب به طور یکنواختتری از بستر قهوه عبور کند و عصارهگیری متعادلتری ایجاد شود.
سایز ۵۱ یا ۵۴ میلیمتر: این سایزها در اکثر دستگاههای اسپرسو ساز خانگی اقتصادی رایج هستند. بستر قهوه در این سایزها، عمیقتر و فشردهتر است که میتواند عصارهگیری را کمی چالشبرانگیزتر کند (احتمال Channeling یا عبور آب از کانالهای خاص بیشتر است).
آیا این یک نقطه ضعف بزرگ است؟ نه لزوماً برای شروع. اما مشکل اصلی اینجاست که پیدا کردن لوازم جانبی باکیفیت (مانند تمپر دقیق، لِولِر، یا بسکتهای دقیق) برای سایزهای غیراستاندارد بسیار سختتر از سایز ۵۸ میلیمتر است.
تفاوت بسکتهای تحت فشار (Pressurized) و غیر تحت فشار (Non-Pressurized)
این مهمترین نکته در کل این راهنما است. لطفاً توجه کنید! بسکت (Basket) همان سبد فلزی داخل پرتافیلتر است که قهوه را در آن میریزید.
بسکت تحت فشار (Pressurized / Dual Wall): این بسکتها دارای یک کفه دوجداره با تنها یک سوراخ ریز در خروجی هستند. این طراحی یک «تقلب» هوشمندانه است.
چگونه کار میکند؟ این بسکت، فشار را به صورت مکانیکی (و نه توسط قهوه) ایجاد میکند.
نتیجه: حتی اگر آسیاب قهوه شما مناسب نباشد (مثلاً قهوه از قبل آسیاب شده سوپرمارکتی)، این بسکت آن را فشرده کرده و یک «کرما» (Krema) یا کف مصنوعیِ حبابدار و فومی شکل تولید میکند.
عیب بزرگ: این «کرما» واقعی نیست؛ فقط حباب هواست و از امولسیون روغنهای قهوه به دست نیامده. این بسکت به شما اجازه نمیدهد «یاد بگیرید». شما هرگز نمیفهمید که آیا آسیاب شما درست بوده یا نه، چون دستگاه آن را از شما پنهان میکند.
بسکت غیر تحت فشار (Non-Pressurized / Single Wall): این بسکتها حرفهای هستند. آنها فقط یک کفه با صدها سوراخ ریز دارند.
چگونه کار میکند؟ در اینجا، این «بستر قهوه» (Puck) شماست که باید مقاومت لازم (حدود ۹ بار) را در برابر آب ایجاد کند.
نتیجه: اگر آسیاب شما خیلی درشت باشد، آب مثل سیل از آن عبور میکند (شات آبکی). اگر خیلی ریز باشد، آب اصلاً عبور نمیکند (دستگاه خفه میکند). اما وقتی درجه آسیاب، مقدار قهوه (دوز) و تمپ شما دقیقاً درست باشد، شما یک عصاره واقعی میگیرید: یک مایع غلیظ شبیه عسل داغ، با کرمای مخملی و قهوهای مایل به قرمز (Tiger Stripes).
این یعنی یادگیری!
نکته از تجربه باریستا: اهمیت خرید «بسکت غیر تحت فشار» برای یادگیری
بسکت تحت فشار (Pressurized) یک دوست متملق است؛ همیشه به شما میگوید کارتان عالی است، حتی زمانی که همهچیز اشتباه است. اما بسکت غیر تحت فشار (Non-Pressurized) یک مربی سختگیر و صادق در آکادمی «دمیار» است. در پنج ثانیه اول به شما میگوید که آیا در فرآیند آسیاب و تمپ کردن موفق بودهاید یا شکست خوردهاید. توصیه ما این است: حتی اگر بهترین اسپرسو ساز خانگی اقتصادی را خریدید که فقط بسکت تحت فشار داشت، اولین کاری که میکنید این باشد که یک بسکت «غیر تحت فشار» همسایز پرتافیلترتان (مثلاً ۵۱ میلیمتر) بخرید. این یک ارتقای ۱۰ دلاری است که هزار برابرِ قیمت دستگاه، به یادگیری شما کمک میکند.
نکته چهارم: نازل بخار (Steam Wand)؛ کلید ورود به دنیای لاته آرت
بیایید صادق باشیم، بخش بزرگی از جذابیت خرید دستگاه اسپرسو، رویای کشیدن یک طرح قلب زیبا (لاته آرت) روی فنجان کاپوچینوی خانگی است. کلید این رویا در قطعهای به نام «نازل بخار» (Steam Wand) نهفته است. اما در دنیای اسپرسو ساز خانگی ارزان، این قطعه اغلب جایی است که بیشترین مصالحه در آن صورت میگیرد.
تفاوت نازلهای بخار اتوماتیک (Panarello) و دستی (Manual)
وقتی به نازل بخار نگاه میکنید، معمولاً یکی از این دو نوع را خواهید دید:
نازل اتوماتیک (Panarello): این یک غلاف پلاستیکی یا فلزی ضخیم است که روی نازل اصلی قرار میگیرد و یک سوراخ کوچک در کنار آن برای مکش اتوماتیک هوا دارد.
کارکرد: به محض باز کردن بخار، هوا را به داخل شیر میمکد.
نتیجه: تولید حجم زیادی از کفِ سفت، خشک و حبابدار (شبیه به کف ریشتراشی!).
مزیت: کار با آن بسیار آسان است و هر کسی میتواند شیر را «کفآلود» کند.
عیب بزرگ: این «فوم شیر» (Milk Foam) نیست، «میکروفوم» (Microfoam) نیست. این فقط حبابهای درشت است. شما با این کف هرگز نمیتوانید لاته آرت بزنید. این کف فقط روی شیر میماند و با قهوه ترکیب نمیشود.
نازل دستی (Manual / Commercial-style): این یک لوله فلزی ساده با یک یا چند سوراخ ریز در نوک آن است.
کارکرد: در اینجا شما (باریستا) همهچیز را کنترل میکنید. شما با زاویه و عمق پیچر (Pitcher) مشخص میکنید که چقدر هوا و چه زمانی وارد شیر شود (مرحله هوادهی یا Stretching) و سپس چه زمانی شیر را به گرداب (Vortex) درآورید تا بافت آن مخملی و یکدست شود.
نتیجه: تولید «میکروفوم» واقعی. شیری که بافتی شبیه به رنگ مایعِ براق (Wet Paint) دارد، داغ شده و شیرینی طبیعی آن آزاد شده است.
عیب: یادگیری آن به تمرین نیاز دارد.
اگر هدف شما لاته آرت است، به دنبال دستگاهی باشید که نازل بخار «دستی» داشته باشد، یا حداقل نازل Panarello آن قابل جدا شدن باشد.
آیا با اسپرسو ساز خانگی ارزان میتوان فوم شیر خوب گرفت؟
پاسخ کوتاه: بله، اما با تمرین و مدیریت توقعات.
مشکل اصلی در دستگاههای اقتصادی، «قدرت بخار» است. بویلرها یا ترموبلاکهای کوچک آنها نمیتوانند فشار بخار قوی و پایداری (مانند دستگاههای کافهای) تولید کنند. بخار آنها معمولاً «خیس» است (یعنی حاوی قطرات آب داغ بیشتری است) و قدرت آن پس از چند ثانیه به سرعت افت میکند.
در نتیجه، فرآیند فومگیری شما به جای ۱۰-۱۵ ثانیه در کافه، ممکن است ۴۵ ثانیه تا ۱ دقیقه طول بکشد و مدیریت آن سختتر است. اما قطعاً ممکن است.
نکته از تجربه باریستا: چگونه یک نازل بخار ضعیف را مدیریت کنیم؟
در کلاسهای لاته آرت «دمیار»، هنرجویانی را میبینیم که با دستگاههای خانگی ضعیف خود ناامید شدهاند. ما این سه ترفند را به آنها یاد میدهیم:
«پاکسازی» (Purge) طولانی: قبل از فرو بردن نازل در شیر، شیر بخار را برای ۳ تا ۵ ثانیه باز کنید تا تمام آب اضافی (که در اثر تراکم در لوله جمع شده) خارج شود و بخار خشکتر به شما برسد.
پیچر کوچکتر: سعی نکنید با یک پیچر ۶۰۰ میلیلیتری کار کنید. دستگاه شما قدرت گرم کردن آن حجم از شیر را ندارد. از یک پیچر کوچک (مثلاً ۳۵۰ میلیلیتر) و مقدار کمی شیر سرد استفاده کنید.
«هک پَنارِلو» (Panarello Hack): اگر دستگاه شما نازل پَنارِلو دارد و قابل جدا شدن نیست، بررسی کنید که آیا غلاف بیرونی آن جدا میشود؟ در ۹۰٪ موارد، اگر آن غلاف پلاستیکی/فلزی را بکشید و جدا کنید، در زیر آن یک نازل لاستیکی یا فلزی سادهتر (شبیه به نازل دستی) پیدا خواهید کرد. این «هک» ساده، کنترل شما بر هوادهی را به
نکته پنجم: بودجه پنهان! (اهمیت آسیاب قهوه در کنار دستگاه)
تا اینجا در مورد دستگاه صحبت کردیم. اما حالا میخواهم مهمترین رازی را که باریستاهای حرفهای میدانند و فروشندگان معمولاً به شما نمیگویند، فاش کنم: در معادله اسپرسو، آسیاب قهوه (Grinder) شما، مهمتر از دستگاه اسپرسو ساز شماست.
این جمله آنقدر مهم است که ارزش تکرار دارد. شما با یک دستگاه اسپرسو ساز خانگی ارزان ۵ میلیون تومانی و یک آسیاب خوب ۱۰ میلیون تومانی، اسپرسوی به مراتب بهتری خواهید گرفت تا با یک دستگاه ۳۰ میلیون تومانی و یک آسیاب تیغه ای (Blade) ارزان.
چرا آسیاب قهوه از خود دستگاه مهمتر است؟
به یاد دارید در بخش سوم در مورد «بسکت غیر تحت فشار» صحبت کردیم؟ گفتیم که این «بستر قهوه» است که باید مقاومت ۹ باری ایجاد کند. این مقاومت چگونه ایجاد میشود؟ فقط و فقط با یک آسیاب دقیق.
اسپرسو به پودر قهوهای نیاز دارد که بسیار ریز، یکدست (Uniform) و قابل تنظیم (Adjustable) باشد.
آسیابهای تیغهای (Blade Grinders): اینها قهوه را «خُرد» میکنند، نه «آسیاب». دانهها را به اندازههای مختلف، از غبار تا تکههای درشت، تبدیل میکنند. آب از مسیرهای آسانتر (تکههای درشت) فرار میکند (Channeling) و عصاره شما همزمان ترش و تلخ میشود. این آسیابها برای اسپرسو مطلقاً بیفایدهاند.
آسیابهای دندانهای (Burr Grinders): اینها دانهها را بین دو صفحه دندانهدار (مخروطی یا تخت) خرد میکنند و پودری یکدست میدهند. این تنها گزینه برای اسپرسو است.
بدون یک آسیاب دندانهای که قابلیت تنظیم ریز (Micro-adjustment) داشته باشد، شما هرگز نمیتوانید دستگاه خود را (مخصوصاً اگر بسکت غیر تحت فشار دارد) تنظیم کنید.
آیا باید دستگاه اسپرسو ساز آسیابدار (Grinder-Integrated) بخریم؟
برخی از مدلهای «اقتصادی» (مانند مدلهای پایه Breville یا Sage) دارای آسیاب داخلی هستند.
مزایا: صرفهجویی در فضا و هزینه اولیه کمتر (نسبت به خرید دو قطعه جدا).
معایب:
کیفیت آسیاب: آسیاب داخلی آنها معمولاً در حد یک آسیاب سطح مبتدی است.
انتقال گرما: گرمای دستگاه اسپرسو به آسیاب و قهوههای داخل آن (Hopper) منتقل میشود که بر طعم دانه تأثیر منفی میگذارد.
تعمیر و ارتقا: اگر آسیاب خراب شود، کل دستگاه شما از کار میافتد. اگر بخواهید آسیاب خود را ارتقا دهید، باز هم باید کل دستگاه را عوض کنید.
به طور کلی، خرید دو دستگاه جداگانه در درازمدت انتخاب هوشمندانهتر و حرفهایتری است.
نکته از تجربه باریستا: بهترین اسپرسو ساز خانگی اقتصادی، دستگاهی است که پول شما را برای خرید آسیاب حفظ کند.
این یک قانون نانوشته در دنیای قهوه تخصصی است: بودجه خود را طوری تقسیم کنید که حداقل نیمی از آن (و ترجیحاً بیشتر!) صرف آسیاب شود. در آکادمی «دمیار»، ما به هنرجویان مبتدی توصیه میکنیم: اگر بودجه محدودی دارید، یک اسپرسو ساز خانگی ارزان و ساده انتخاب کنید، اما بهترین آسیاب دندانهای (Burr Grinder) را که میتوانید، بخرید. یک دستگاه ارزان با بسکت غیر تحت فشار + یک آسیاب عالی = اسپرسوی خوب. یک دستگاه گرانقیمت + یک آسیاب ضعیف = فاجعه در فنجان. روی آسیاب سرمایهگذاری کنید؛ این اولین قدم برای تبدیل شدن به یک باریستای خانگی واقعی است.
جمعبندی: اولین اسپرسو ساز شما، آغاز یک سفر است
انتخاب اولین اسپرسو ساز خانگی ارزان میتواند دلهرهآور باشد. بازار پر از اصطلاحات گیجکننده و اعداد بازاریابی (مثل ۱۵ بار فشار) است. اما همانطور که در این راهنما آموختیم، کلید یک خرید هوشمندانه، تمرکز بر اصول اولیه است، نه زرق و برق ظاهری.
بیایید ۵ نکته کلیدی را مرور کنیم:
نوع دستگاه: برای یادگیری، به سراغ دستگاه نیمهاتوماتیک بروید تا کنترل فرآیند در دستان شما باشد.
دما و فشار: فریب فشار ۱۵ بار را نخورید (۹ بار ایدهآل است) و به دنبال دستگاهی با ثبات دمایی بهتر باشید (بویلر معمولاً بهتر از ترموبلاک عمل میکند).
بسکت: مهمترین ارتقا، رها کردن بسکت تحت فشار (Pressurized) و استفاده از بسکت غیر تحت فشار (Non-Pressurized) برای یادگیری واقعی عصارهگیری است.
نازل بخار: اگر لاته آرت میخواهید، به دنبال نازل بخار دستی (Manual) باشید و از نازلهای اتوماتیک (Panarello) دوری کنید یا آنها را هک کنید.
آسیاب: و در نهایت، به یاد داشته باشید که آسیاب دندانهای (Burr Grinder) شما مهمترین بخش تجهیزات شماست. بودجه خود را اول به آن اختصاص دهید.
در آکادمی «دمیار»، ما باور داریم که قهوه یک سفر بیپایان از یادگیری و لذت است. اولین دستگاه اسپرسوساز شما، گرانترین یا حرفهایترین دستگاه نخواهد بود، اما میتواند بهترین معلم شما باشد. دستگاهی را انتخاب کنید که به شما اجازه آزمون و خطا بدهد، شما را به چالش بکشد و طعم واقعی اسپرسویی را که حاصل مهارت خودتان است، به شما بچشاند. از این سفر لذت ببرید.